سازمان ها بدون وجود نیروی انسانی نه تنها مفهومی ندارند، بلکه اداره آنها نیز میسر نخواهد بود. حتی با ورود فناوریهای جدید و تبدیل آنها به تودهای از تجهیزات و دستگاهها، همچنان نقش نیروی انسانی به عنوان عاملی حیاتی و راهبردی در بقای سازمان، کاملاً مشهود است. بنابراین نیروی انسانی ارزشمندترین منبع سازمان های امروزی به شمار میآیند چرا که به تصمیمات آن شکل داده، و باعث حل شدن مسایل و مشکلات و عینیت بخشیدن به بهرهوری می شوند. بهبود و افزایش مستمر بهرهوری، مستلزم رشد و بهرهوری کارکنان و تقویت نیروی انگیزش آنان میباشد. در واقع می توان از انگیزش به عنوان موتور محرک یا نیروی پیشبرنده انسان یادکرد.
رشد و توسعه و موفقیت یک سازمان تا حد زیادی به روحیات، تلاش، انگیزش و رضایت منابع انسانی آن بستگی دارد. به عبارت دیگر کارآیی و اثربخشی یک سازمان با کارآیی و اثربخشی نیروی انسانی آن رابطه مستقیم دارد. نیروی انسانی برای ارائه رفتار مطلوب و موردپسند در راستای اهداف سازمان، باید هم انگیزه داشته باشد و هم درست برانگیخته شود و این امر تحقق نمییابد مگر از طریق شناسایی چراهای رفتاری یا علل تمایل و دلایل انگیزه و رضایت کارکنان، به منظور هدایت رفتار آنها به سوی تحصیل اهداف سازمانی و استفاده بهنگام از آنها توسط مدیران لایق و شایسته با هدف تحقق محیط کاری مطلوب و مناسب.
پیشنهاد می کنم مقاله " نقش و اهمیت نیروی انسانی و منابع انسانی در سازمان " در سایت مجله حضور و غیاب را هم ببینید.
رضایت شغلی، علاقه و وفاداری به سازمان و بالندگی کارکنان منوط به ایجاد محیطی است که مدیران متولی و مسئول آن هستند. شناسایی عوامل ایجاد رضایت و دلایل نارضایتی کارکنان و نیز ارزیابی رضایت شغلی آنان یک اقدام کلیدی درجهت اهداف یادشده می باشد. توجه به پیامدهای نارضایتی از شغل مانند تأخیر و غیبت ، جابجایی، افت بهره وری، ترک کار و تأثیر آنها بر سازمان و افزایش هزینههای سازمانی از یک سو و اثرات روحی و جسمی نارضایتی بر سلامت کارکنان و بهرهوری آنان از سویی دیگر ما را به اهمیت موضوع رهنمون میسازد. نارضایتی شغلی میتواند زمینهساز پیدایش بخشی از شکایتها، افت کارکرد، کاهش تولید، تولید کالای نامرغوب، دشواریهای انضباطی، کمکاریها و دیگر مشکلات باشد.
آنچه که در راستای توسعه منابع انسانی اهمیت دارد، این است که بهبود منابع انسانی تنها با آموزش های فنی و تخصصی حاصل نمیشود، بلکه از طرق مختلف باید به توسعه آن پرداخت. بنابراین اگر در مدیریت منابع انسانی سازمان ها، این موضوع مورد توجه قرار نگیرد، آن سازمان محکوم به فنا است. در این راستا، یکی از راهکارهای اساسی این است که منابع انسانی به مثابه مهمترین سرمایه سازمان ها درنظر گرفته شود و در ضمن برنامهریزی به منظور جذب، تأمین و اعتلای سطح توانائیهای نیروی انسانی از طریق شیوههای نوین علمی مدیریت منابع انسانی انجام گیرد. نتیجه اینکه جهت دستیابی به بهرهوری پایدار در کشور و تولید با کیفیت بالا درسطح کلاس جهانی، رویکرد سیستمی به منابع انسانی و توجه استراتژیک به آن را میطلبد.
عوامل و مؤلفه های مؤثر بر افزایش بهره وری نیروی انسانی سازمان
بهره وری از جمله عواملی است که هر سازمانی در ایجاد و ارتقای آن می کوشد. هر مجموعهای از دو طریق می توانند به بهره وری بیشتر دسترسی پیدا کند :
· عوامل خارجی؛ شامل بهره وری از مواد، تجهیزات و امکانات که حد و سطحی معین دارد و به سهم خود در شکل گیری بهره وری سازمانی نقش دارد.
· عوامل داخلی؛ شامل مهارت های انسانی در جهت شناخت کامل کارکنان و آشنایی با فنون و شیوه های مؤثر کار با آنان. مهم ترین مطلب در بحث مهارت های انسانی، استعداد نفوذ در دیگران و رهبری صحیح انسان ها و ایجاد زمینه سازی است تا آنها بتوانند توانایی های خود را به کار گیرند. امروزه بسیاری از سازمان های پیشرو برای دستیابی به بهره وری مناسب و مطلوب در صحنه رقابت جهانی ، به بهره وری سرمایه انسانی توجه اساسی دارند. بهره وری در اندیشه و فکر سرمایه های انسانی، خمی رمایه بهره وری سازمانی است. در صورت توسعه قابل قبول سرمایه های انسانی و بکار گیری مناسب آن، بهره وری سازمانی تضمین می شود.